چکیده: توسعه در ابتدا به معنای رشد اقتصادی بود؛ یعنی روندی که منجر به افزایش درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی و باعث بهبود سطح زندگی بهتر مردم محروم میگردید. هدف تئوریهای توسعه نیز تسریع رشد اقتصادی در کشورهای توسعهنیافته بود. در چنین شرایطی دولت نماینده اجرای برنامههای توسعه و نظارت بر آنها ...
دسته بندی: علوم انسانی » علوم اجتماعیتعداد مشاهده: 1152 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.doc
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 27
حجم فایل:124 کیلوبایت
چکیده:
توسعه در ابتدا به معنای رشد اقتصادی بود؛ یعنی روندی که منجر به افزایش درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی و باعث بهبود سطح زندگی بهتر مردم محروم میگردید. هدف تئوریهای توسعه نیز تسریع رشد اقتصادی در کشورهای توسعهنیافته بود. در چنین شرایطی دولت نماینده اجرای برنامههای توسعه و نظارت بر آنها محسوب میشد. اما بهتدریج و با معلوم شدن نقاط ضعف برنامههای گذشته، مفهوم توسعه و عوامل اجراکننده آن دستخوش تحول شد. بهویژه اینکه مشخص شد نبودِ ساختارهای کارآمد اجتماعی در جهان سوم رشد اقتصادی آنها را تحت تأثیر قرار داده و رشد درآمد اقتصادی این کشورها باعث توسعه مطلوب اجتماعی در آنها نشده است. به این ترتیب ابعاد اجتماعی توسعه مورد توجه قرار گرفت و رفع نیازهای مادی، فرهنگی و اجتماعی انسان در استراتژیهای توسعه گنجانده شد. با نگاهی به تعاریف موجود، توسعه اجتماعی را میتوان فرایند ایجاد دگرگونی بنیادی در ساختارها و روابط اجتماعی با انگیزه تحقق اهداف ادغام اجتماعی، انسجام اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و برآوردن احتیاجات طبقات مختلف مردم و پاسخگو کردن کارگزاران و صاحبان قدرت تعریف کرد. از این رو دستیابی به توسعهای همهجانبه که قادر به تقویت انسجام ملی در کشور باشد بدون توجه به ابعاد اجتماعی آن امری غیرممکن بوده و توجه ویژه مسئولان به امر توسعه اجتماعی در تحقق انسجام ملی امری ضروری است. در همین راستا و با هدف شناخت دقیقتر توسعه اجتماعی در قالب پژوهشنامهای با همین عنوان تلاش شده است ابعاد مختلف این موضوع در مقالات مختلف مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای لازم جهت تحقق آن ارائه شود. در مقاله «توسعه اجتماعی در ایران؛ شاخصها و موانع» به قلم خانم زهرا رضایی، تلاش شده است با ارائه تعاریف و شاخصهای مربوط به توسعه اجتماعی، به بررسی شرایط تحقق آن در جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود. ....
توسعه در ابتدا به معنای رشد اقتصادی بود؛ یعنی روندی که منجر به افزایش درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی و باعث بهبود سطح زندگی بهتر مردم محروم میگردید. هدف تئوریهای توسعه نیز تسریع رشد اقتصادی در کشورهای توسعهنیافته بود. در چنین شرایطی دولت نماینده اجرای برنامههای توسعه و نظارت بر آنها محسوب میشد. اما بهتدریج و با معلوم شدن نقاط ضعف برنامههای گذشته، مفهوم توسعه و عوامل اجراکننده آن دستخوش تحول شد. بهویژه اینکه مشخص شد نبودِ ساختارهای کارآمد اجتماعی در جهان سوم رشد اقتصادی آنها را تحت تأثیر قرار داده و رشد درآمد اقتصادی این کشورها باعث توسعه مطلوب اجتماعی در آنها نشده است. به این ترتیب ابعاد اجتماعی توسعه مورد توجه قرار گرفت و رفع نیازهای مادی، فرهنگی و اجتماعی انسان در استراتژیهای توسعه گنجانده شد. با نگاهی به تعاریف موجود، توسعه اجتماعی را میتوان فرایند ایجاد دگرگونی بنیادی در ساختارها و روابط اجتماعی با انگیزه تحقق اهداف ادغام اجتماعی، انسجام اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و برآوردن احتیاجات طبقات مختلف مردم و پاسخگو کردن کارگزاران و صاحبان قدرت تعریف کرد. از این رو دستیابی به توسعهای همهجانبه که قادر به تقویت انسجام ملی در کشور باشد بدون توجه به ابعاد اجتماعی آن امری غیرممکن بوده و توجه ویژه مسئولان به امر توسعه اجتماعی در تحقق انسجام ملی امری ضروری است. در همین راستا و با هدف شناخت دقیقتر توسعه اجتماعی در قالب پژوهشنامهای با همین عنوان تلاش شده است ابعاد مختلف این موضوع در مقالات مختلف مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای لازم جهت تحقق آن ارائه شود. در مقاله «توسعه اجتماعی در ایران؛ شاخصها و موانع» به قلم خانم زهرا رضایی، تلاش شده است با ارائه تعاریف و شاخصهای مربوط به توسعه اجتماعی، به بررسی شرایط تحقق آن در جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود. ....