يكي از قديمي ترين و اساسي ترين مباحث نظام سياسي است كه از يونان باستان، توسط افلاطون و ارسطو و سپس از سوي متفكراني همچون سيسرو ، آگوستين قديس ، توماس آكويناس ، فارابي ، ابن رشد ، غزالي ، ماوردي ، ابن سينا و ساير شخصيت هاي مشرق و مغرب زمين مورد توجه قرارگرفته و با تقسيم حكومت به آريستوكراسي ، دموكرا
دسته بندی: علوم انسانی » حقوقتعداد مشاهده: 899 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.rar
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 49
حجم فایل:35 کیلوبایت
بخشی از متن:
يكي از قديمي ترين و اساسي ترين مباحث نظام سياسي است كه از يونان باستان، توسط افلاطون و ارسطو و سپس از سوي متفكراني همچون سيسرو، آگوستين قديس، توماس آكويناس، فارابي، ابن رشد، غزالي، ماوردي، ابن سينا و ساير شخصيت هاي مشرق و مغرب زمين مورد توجه قرارگرفته و با تقسيم حكومت به آريستوكراسي، دموكراسي، موناركي، جمهوري و مانند اين ها به بحث ازمصاديق حكومت هاي مشروع و نامشروع پرداخته شده است. هر حكومت، دولت و يا نظام سياسي براي حدوث و بقاي خود ناچار به بازشناسي مباني مشروعيت نظام سياسي خويش است تا با پشتيباني از مباني بتواند در امور عمومي و اجتماعي مردم تصرف كند و حق فرمانروايي را از آن خود قرار دهد؛ زيرا در زمينه ي مشروعيت سياسي، مهمترين پرسش هاي ذيل پاسخ داده مي شود و حق حاكميت از آن حاكم و لزوم اطاعت از سوي مردم را توجيه مي نمايد. اين كه مشروعيت به چه معناست و در كدام يك ازحوزه هاي علوم سياسي مورد بحث قرار مي گيرد ؟و نيز منبع و منشا مشروعيت در نظام هاي سياسي چيست و چه رابطه اي ميان مشروعيت با مقبوليت و كارآمدي برقرار است ؟ آيا قدرت ، اقتدار ، زور و غصب حكومت ، منشا مشروعيت و مقبوليت آن ميگردد و در تثبيت حق حاكميت توان مند است ؟ آيا مشروعيت مبتني بر سنت، مقبوليت آفرين است و آيا توافقات عقلايي و قراردادهاي اجتماعي مشروعيت سازند و آيا ويژگي هاي رهبران فرزانه مي تواند منشا مشروعيت قرار گيرد؟ و ده ها پرسش ديگر.
يكي از قديمي ترين و اساسي ترين مباحث نظام سياسي است كه از يونان باستان، توسط افلاطون و ارسطو و سپس از سوي متفكراني همچون سيسرو، آگوستين قديس، توماس آكويناس، فارابي، ابن رشد، غزالي، ماوردي، ابن سينا و ساير شخصيت هاي مشرق و مغرب زمين مورد توجه قرارگرفته و با تقسيم حكومت به آريستوكراسي، دموكراسي، موناركي، جمهوري و مانند اين ها به بحث ازمصاديق حكومت هاي مشروع و نامشروع پرداخته شده است. هر حكومت، دولت و يا نظام سياسي براي حدوث و بقاي خود ناچار به بازشناسي مباني مشروعيت نظام سياسي خويش است تا با پشتيباني از مباني بتواند در امور عمومي و اجتماعي مردم تصرف كند و حق فرمانروايي را از آن خود قرار دهد؛ زيرا در زمينه ي مشروعيت سياسي، مهمترين پرسش هاي ذيل پاسخ داده مي شود و حق حاكميت از آن حاكم و لزوم اطاعت از سوي مردم را توجيه مي نمايد. اين كه مشروعيت به چه معناست و در كدام يك ازحوزه هاي علوم سياسي مورد بحث قرار مي گيرد ؟و نيز منبع و منشا مشروعيت در نظام هاي سياسي چيست و چه رابطه اي ميان مشروعيت با مقبوليت و كارآمدي برقرار است ؟ آيا قدرت ، اقتدار ، زور و غصب حكومت ، منشا مشروعيت و مقبوليت آن ميگردد و در تثبيت حق حاكميت توان مند است ؟ آيا مشروعيت مبتني بر سنت، مقبوليت آفرين است و آيا توافقات عقلايي و قراردادهاي اجتماعي مشروعيت سازند و آيا ويژگي هاي رهبران فرزانه مي تواند منشا مشروعيت قرار گيرد؟ و ده ها پرسش ديگر.