مقدمه: نوشتن درباره ي اعتياد، اين پديده شوم جهاني كار آساني نيست. براي اثر بخش بودن نوشته ها نيز آگاهي و مطالعه در خوري لازم است. در اين زمينه بايد حرف دل كساني را نوشت كه در اين گرداب غوطه ورند، بايد از اعماق وجود و حتي از داخل مويرگ هاي مغزي آن ها حرف ها را گرفت علت يابي كرد و چاره اي انديشيد. ..
دسته بندی: علوم انسانی » علوم اجتماعیتعداد مشاهده: 1605 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.docx
فرمت فایل اصلی: docx
تعداد صفحات: 50
حجم فایل:122 کیلوبایت
مقدمه:
نوشتن درباره ي اعتياد، اين پديده شوم جهاني كار آساني نيست. براي اثر بخش بودن نوشته ها نيز آگاهي و مطالعه در خوري لازم است. در اين زمينه بايد حرف دل كساني را نوشت كه در اين گرداب غوطه ورند، بايد از اعماق وجود و حتي از داخل مويرگ هاي مغزي آن ها حرف ها را گرفت علت يابي كرد و چاره اي انديشيد. من در اين تحقيق هر گز بنا ندارم صرفا براي نوشتن، بنويسم بلكه واقعا احساس درد و خفگي مي كنم، احساس مي كنم مسئوليت بزرگي دارم. به ياد بياوريم شهدا را كه در لحظات وداع سفارش مي كردند: مواظب اين كشور باشيم. اگر به خود بياييم در خواهيم يافت در هر شغل و مقامي هستيم چه وظيفه اي داريم بدون شك لازم است هر كس در حيطه ي كار خودش، به نحو ا حسن انجام وظيفه كند، ولي شرط كافي نيست.
در جامعه اي كه ما در آن زندگي مي كنيم آتش اعتياد فوران مي كند، سيل بنيان كن آن به راه افتاده است جوان را مي سوزاند پدر را مي سوزاند خانواده را از هم فرو مي پاشد مال و اموال را نابود مي كند فرزندان را در هم مي شكند فساد و فحشا و خفت و خواري و تسليم پذيري، ناتواني ، خمودي، سستي و بي تفاوتي به همراه مي دارد. انواع بيماري ها را روانه كشور مي كند. اميد ها را مي گيرد استعداد هاي خدادادي جوانان ما را نابود مي كند. مغز هاي متفكر را تو خالي مي كند ، بيت المال مملكت را از بين مي برد. در اين اوضاع چه وظيفه اي متوجه ماست؟ واقعا چه بايد كرد؟ اين جنگ ويران كننده، مرز، حصار و سنگر و باروت و توپ و تفنگ و زن و مرد وپير و جوان و كودك پولدار و بي پول و... نمي شناسد. در اين جنگ دشمن آشكار نيست، نمي توان قلب او را نشانه گرفت.
نوشتن درباره ي اعتياد، اين پديده شوم جهاني كار آساني نيست. براي اثر بخش بودن نوشته ها نيز آگاهي و مطالعه در خوري لازم است. در اين زمينه بايد حرف دل كساني را نوشت كه در اين گرداب غوطه ورند، بايد از اعماق وجود و حتي از داخل مويرگ هاي مغزي آن ها حرف ها را گرفت علت يابي كرد و چاره اي انديشيد. من در اين تحقيق هر گز بنا ندارم صرفا براي نوشتن، بنويسم بلكه واقعا احساس درد و خفگي مي كنم، احساس مي كنم مسئوليت بزرگي دارم. به ياد بياوريم شهدا را كه در لحظات وداع سفارش مي كردند: مواظب اين كشور باشيم. اگر به خود بياييم در خواهيم يافت در هر شغل و مقامي هستيم چه وظيفه اي داريم بدون شك لازم است هر كس در حيطه ي كار خودش، به نحو ا حسن انجام وظيفه كند، ولي شرط كافي نيست.
در جامعه اي كه ما در آن زندگي مي كنيم آتش اعتياد فوران مي كند، سيل بنيان كن آن به راه افتاده است جوان را مي سوزاند پدر را مي سوزاند خانواده را از هم فرو مي پاشد مال و اموال را نابود مي كند فرزندان را در هم مي شكند فساد و فحشا و خفت و خواري و تسليم پذيري، ناتواني ، خمودي، سستي و بي تفاوتي به همراه مي دارد. انواع بيماري ها را روانه كشور مي كند. اميد ها را مي گيرد استعداد هاي خدادادي جوانان ما را نابود مي كند. مغز هاي متفكر را تو خالي مي كند ، بيت المال مملكت را از بين مي برد. در اين اوضاع چه وظيفه اي متوجه ماست؟ واقعا چه بايد كرد؟ اين جنگ ويران كننده، مرز، حصار و سنگر و باروت و توپ و تفنگ و زن و مرد وپير و جوان و كودك پولدار و بي پول و... نمي شناسد. در اين جنگ دشمن آشكار نيست، نمي توان قلب او را نشانه گرفت.