مقدمه: از مهم ترين ساز و کارهايي که در زمينه هدايت اثر بخش و کارآيي سازمانها به خصوص مؤسسات و نهادهاي مالي ابداع شده است، مفهوم ”کنترل هاي داخلي“ است. اين مفهوم را مي توان مولود توسعه تفکر سازماني و پيچيدگي ساختار سازمان ها دانست که خود، محصول تکامل جوامع بشري و تعميق مفاهيم و مناسبات تجاري و ...
دسته بندی: علوم انسانی » حسابداریتعداد مشاهده: 3511 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.docx
فرمت فایل اصلی: docx
تعداد صفحات: 43
حجم فایل:304 کیلوبایت
مقدمه:
از مهم ترين ساز و کارهايي که در زمينه هدايت اثر بخش و کارآيي سازمانها به خصوص مؤسسات و نهادهاي مالي ابداع شده است، مفهوم ”کنترل هاي داخلي“ است. اين مفهوم را مي توان مولود توسعه تفکر سازماني و پيچيدگي ساختار سازمان ها دانست که خود، محصول تکامل جوامع بشري و تعميق مفاهيم و مناسبات تجاري و صنعتي در آنها است ره آورد تکامل اين مناسبات؛ يکي هم تفکيک مفاهيم ”نظارت“ و ”اجرا“ بود. بستري که در ابتدا، با تفکيک دو مقوله ”مالکيت“ و ”مديريت“ از يکديگر و تاکيد بر ضرورت کنترل عملکرد ”مديران“ توسط ”مالکان“، زمينه ايجاد حرفه حسابرسي را پديد آورد درادامه روند تکاملي خود، به گسترش و تعميق مفهوم ديگري تحت عنوان ”کنترل هاي داخلي“ انجاميد.
کنترل داخلي، بخش مهمي از مديريت يک سازمان است. بخشي که شامل برنامه ها، روشها و رويه هاي مورد استفاده سازمان در دستيابي به رسالت وجودي و اهداف خرد و کلان خود است. هدف نظام کنترل داخلي و حسابرسي، بهبود توان مديريت مالي واداري از طريق تحديد آن گروه از رفتارهاي مالي است که به اتلاف و تخصيص نامناسب منابع و بروز فساد مي انجامند. استقرار و استمرار يک نظام کنترل داخلي توانمند درسازمان، امکان مديريت کارآ وموثر سازمان را براي مديريت آن فراهم مي آورد. مديران به خوبي مي دانند در نبود يک سيستم کنترل داخلي اثر بخش، تحقق رسالت اصلي شرکت،حفظ سودآوري و به حداقل رساندن رويدادهاي غير منتظره بسيار مشکل است. مديريت درمصاف با تغييرات سريع محيط هاي اقتصادي و رقابتي و تغيير تقاضا و سليقه مشتريان، و تجديد ساختار به منظور رشد در آينده، سيستم کنترل داخلي را به خدمت مي گيرد تا بتواند به موقع ازخود واکنش مناسب نشان دهد.
از مهم ترين ساز و کارهايي که در زمينه هدايت اثر بخش و کارآيي سازمانها به خصوص مؤسسات و نهادهاي مالي ابداع شده است، مفهوم ”کنترل هاي داخلي“ است. اين مفهوم را مي توان مولود توسعه تفکر سازماني و پيچيدگي ساختار سازمان ها دانست که خود، محصول تکامل جوامع بشري و تعميق مفاهيم و مناسبات تجاري و صنعتي در آنها است ره آورد تکامل اين مناسبات؛ يکي هم تفکيک مفاهيم ”نظارت“ و ”اجرا“ بود. بستري که در ابتدا، با تفکيک دو مقوله ”مالکيت“ و ”مديريت“ از يکديگر و تاکيد بر ضرورت کنترل عملکرد ”مديران“ توسط ”مالکان“، زمينه ايجاد حرفه حسابرسي را پديد آورد درادامه روند تکاملي خود، به گسترش و تعميق مفهوم ديگري تحت عنوان ”کنترل هاي داخلي“ انجاميد.
کنترل داخلي، بخش مهمي از مديريت يک سازمان است. بخشي که شامل برنامه ها، روشها و رويه هاي مورد استفاده سازمان در دستيابي به رسالت وجودي و اهداف خرد و کلان خود است. هدف نظام کنترل داخلي و حسابرسي، بهبود توان مديريت مالي واداري از طريق تحديد آن گروه از رفتارهاي مالي است که به اتلاف و تخصيص نامناسب منابع و بروز فساد مي انجامند. استقرار و استمرار يک نظام کنترل داخلي توانمند درسازمان، امکان مديريت کارآ وموثر سازمان را براي مديريت آن فراهم مي آورد. مديران به خوبي مي دانند در نبود يک سيستم کنترل داخلي اثر بخش، تحقق رسالت اصلي شرکت،حفظ سودآوري و به حداقل رساندن رويدادهاي غير منتظره بسيار مشکل است. مديريت درمصاف با تغييرات سريع محيط هاي اقتصادي و رقابتي و تغيير تقاضا و سليقه مشتريان، و تجديد ساختار به منظور رشد در آينده، سيستم کنترل داخلي را به خدمت مي گيرد تا بتواند به موقع ازخود واکنش مناسب نشان دهد.