توجه ما در این نوشتار, بیش تر نسبت به كسانى است كه جداى از باورشان به عنوان یك انسان قانونمند, در رفتار و زندگى و یا دست كم در پیوندها و پیوستگیهاى اجتماعى خود, به دیگر انسانها با هر اعتقاد و باورى نگاه و برخوردى انسانى دارند و به موجودیت و حقوق انسانیِ هم نوع احترام مى گذارند. در اصطلاح فقهى به چنین كسانى (كفّار غیر حربى) گفته مى شود; یعنى كافرانى كه بر اساس پیمان با مسلمانان به صلح و مسالمت مى زیند. از دو واژه (كفار) و (غیرمسلمان) در این نوشتار, چنین كسانى منظور خواهد بود.
2 . در فقه اسلامى, هرگاه سخن درباره موضوعى باشد كه به گونه اى پیوستگى میان مسلمان و كافر را در برگیرد, توجه به یك اصل و قاعده فقهى ـ قرآنى ضرورى دانسته مى شود و بدون در نظر داشتن آن قاعده, فقیه حق ندارد درباره آن گزاره, حكم پژوهى كند: (قاعده نفى سبیل) و یا (اصل عزت و برترى اسلام). اساس این قاعده آیات زیر است:
* (ولَنْ یجعل اللّه لِلكافرینَ عَلى المؤمنین سبیلاً.)1
وخداوند, هرگز, براى كافران راهى براى چیرگى بر مؤمنان قرار نداده است.
* (وللّهِ العزّةُ ولِرَسوله وللمؤمنین.)2
و عزّت و اقتدار از آنِ خداست و از آنِ پیامبرش و از آنِ مؤمنان.
روایت زیر نیز پایه قاعده قرار گرفته;3 اما از جهت سند مورد خدشه است:
جهت دانلود اینجا کلیک کنید